گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
فلسفه اسلامی
جلد اول
تعريف فيثاغورث و افلاطون از حركت


تعريف ديگری از فيثاغورث نقل شده است كه البته اين تعريف منسوب به‏
فيثاغورث است . چون اينكه آيا اين تعريف از كسانی باشد كه مدتها بعد
از فيثاغورث به مناسبت قبول اصول افكار او به فيثاغورثيان جديد معروف‏
بودند ، يا از خود فيثاغورث باشد ، روشن نيست . به هر حال مطلب اينست‏
كه : " حركت عبارت است از غيريت " . اينكه غيريت يعنی چه ؟ خود
تعريف رسا نيست ، ولی قدر مسلم اينكه مقصود مطلق غيريت نيست . چون‏
زيد هم غير عمر و است ، آيا غيريت بين اين دو حركت می‏باشد ، كه زيد هم‏
مثلا به واسطه آن متحرك است ؟ پس به ناچار بايد بگوئيم كه غيريت شی‏ء
با خودش و به عبارت صحيح تر اينكه شی‏ء به گونه‏ای حالتی داشته باشد كه‏
هر حالت با حالت آن قبلی همان شی‏ء مغايرت داشته باشد .
وقتی كه مطلب را بدين صورت در نظر بگيريم به قول مرحوم آخوند اين قول‏
به قول افلاطون خيلی نزديك می‏شود . افلاطون حركت را خارج شدن از يكسانی‏
در آنات مختلف برای شی‏ء واحد ، و فيثاغورث واقع شدن و تحقق غيريت‏
برای شی‏ء واحد در آنات مختلف ، می‏پندارد . اين تعريف را قدما چون‏
بوعلی شديدا مخدوش دانسته‏اند و تضعيف كرده‏اند ولی اين تعريف هم مانند
تعريف هر اكليت برای حركت ، امروزه در فلسفه‏های جديد از نو احياء شده‏
است و آنهم با لوازم خاصی بوعلی به نقل مرحوم آخوند گفته است كه حركت يك وضع خاص و مشتبه‏ای‏
دارد ، وضع مشتبه نظير همان كلمه متشابه است كه در مورد بعضی آيات قرآن‏
استعمال می‏كنيم يعنی امور با يكديگر شباهت داشته و با هم اشتباه می‏شوند
حاجی در اينجا توضيح خوبی داده است كه در مورد حركت و شی‏ء متحرك وضع‏
خاصی وجود دارد . اگر بگوئيم شی‏ء موجود است درست است اگر بگوئيم معدوم‏
است باز هم درست است اگر شی‏ء را بالقوه بدانيم صحيح است و اگر بالفعل‏
بگوئيم باز حرف درستی است و از همين جهت است كه تعريفات گوناگونی‏
در باب حركت شده است